LOVE
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 18 اسفند 1390برچسب:, توسط ashkan khosravi |

 دیگر به خلوت لحظه های عاشقانه  قدم نمی گذاری


دیگر آمدنت در خیالم آنقدر گنگ است که نمی بینمت

سنگینی نگاهت را مدتهاست که حس نکرده ام

من مبهوت مانده ام که چگونه این همه زمان را صبور گذرانده ای....

من نگاهم را در این واژه ها پر کرده ام شاید ....

دیگر زبانم از گفتن جملات هراسیده است

و دستهایم بیش از هر زمان نام تو را قلم می زنند

در این سایه سار خیال با زیباترین رنگ ها چشم هایت را به تصویر می کشم

و نگاهت را جادویی می کنم که شاید با دیدن تصویر چشم هایت جادو شوی

تا بحال نوشته بودم؟ به گمانم نه ......

پس این بار برایت می نویسم ....

که دست نوشته هایت سرخوشی را به قلبم هدیه می کنند

گاه آن چنان آشفته و گنگ می شوم که تردید در باورهایم ریشه می دواند .

اما باز در آخرین لحظه تکرار می کنم که حتی اگر چشمهایت بیگانه بنگرندت

می خوانمت هنوز.....

هیچ بارانی قادر نخواهد بود تو را از کوچه اندیشه هایم بشوید

و اینها برای یک عمر سرخوشی و شیدایی کافیست ....

به گمانم در ورای این نوشته ها

می خواستم بکویم ؟!..............

دلتنگ شده ام به همین سادگی........................

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.