نامه ای در جیبم

و گلی در مشتم

غصه ای دارم با نی لبکی

سر کوهی گر نیست

ته چاهی بدهید

تا برای دل خود بنوازم

عشق جایش تنگ است!

.......................................

گیریم که سلام....! 

به فرض که حالت را بپرسم! 

سراغت را بگیرم..

بودنت را گدایی کنم..

چه فرقی میکند؟!

وقتی آنگونه هستی که

نباید باشی...

........................................

دوستت دارم هایی هستند که

میگویی تا دیگری را خوشحال کنی

و

دوستت دارم هایی هستند که

گفتنش خودت را خوشحال میکند..

.

.

چقدر فرق دارند این دو با هم....

........................................

یکی را دوست میدارم

با اینکه این دوست داشتن دیوانگیست اما

من دیوانه تنها او را دوست میدارم

اما...

خــودم قبـــول دارم برایش کـــهنه شـــده ام

آنـــقدر کــهنه کــه

می شــود

روی گرد و خـــاک تنـــم یــادگــاری نــوشت

.

.

بنویس و برو...

................................................

پشت کدامین لحظه بن بست جا ماندی تا ببینی

مردی اینجا می خواست در تنهایی خویش

آسمانش را با تو قسمت کند؟؟؟

................................................

نامه ای در جیبم

و گلی در مشتم

غصه ای دارم با نی لبکی

سر کوهی گر نیست

ته چاهی بدهید

تا برای دل خود بنوازم

عشق جایش تنگ است!

................................................

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: