دیشب که باران آمد ....

میخواستم سراغت را بگیرم

اما خوب میدانستم

این بار هم پیدایت کنم باز زیر چتر دیگرانی

 

 

خدایا ! دیگر میترسم از آدم هایی که عاشق نمیشوند

ولی....

عاشق کردن را خوب بلداند

 

 

کدام کشور را فتح کنم

تا حاضر شوی مرا شهردار دهکده ی قلبت کنی

 

 

 

 

در جستجوی تو چشمانم از نفس افتاد

در کجای جغرافیای دلت ایستاده ام

که خانه ام ابریست و همیشه دلتنگ توأم

 

 

چقدر باید بگذرد؟؟

تا من.........

در مرور خاطراتم وقتی از کنار تو رد میشوم .....

تنم نلرزد........

بغضم نگیرد...

 

 

معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست؟

من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست؟

از تو هم دل کندم و هرگز نپرسیدم ز خویش

چاره ی معشوق اگر عاشق  از او دل کَند  چیست ؟

 

 

 

 

از حقیقت های تلخ خسته ام...

یک دروغ شیرین بگو...

بگو دوستت دارم ...

 

 

به درک که باران نیامد

خودم با همین چشمهایم ...

حافظه ی کوچه پس کوچه های قلبم را ....

از بی عابری خواهم شست.........

 

 

مچاله کن

بشکن

بند بزن

خط بزن

خلاصه راحت باش

ارث پدرت نیست...

دل تنهای من است...

 

 

 

 

خاطرات آدم مثل یه تیغ میمونه که رو رگت میکشی!

نمیبره اما تا میتونه زخمیت میکنه

 

 

مـهـربـانـی تـا کـــــــی ؟؟

بـگـذارسـخـت باشم و سـرد!!!

بـاران کـه بـاریــد ... چـتـر بـگـیـرم و چـکـمـه!!!

خـورشـیـدکـه تـابـیـد ... پـنـجـره ببـندم و تـاریـک!!!

اشـک کـه آمـد ... دسـتـمـالـی بـردارم و خـشـک!!!

او کـه رفـت نـیـشخـنـدی بـزنـم و سـوت...

 

 

طعمی تلخ تر از دوری نچشیدم...

اما حرف تو که باشد،فاصله سم است ...

 

 

 

 

 

سیــــــــــر شدم...

بسکه سرد و گرم روزگار را چشیدم

 

 

این روزها جای خالی ” تـو ” را با عروسکی پر می کنم

همانند توست مرا ” دوست ندارد ”

احساس ندارد !

اما هر چه هست ” دل شـکـســتـن ” بلد نیست

 

 

ببین هیچی نگو

فقط یه دقیقه بیا بشین اینجا

کنارم

دلتنگم

همین...

 

 

 

 

 

گاه همه چیز ساده اغاز میشود

گاه همه چیز آرام آغاز میشود

و گاه همه چیز ساده و ارام به پایان میرسد، بی آنکه بدانیم چرا؟

راستی چرا؟

 

 

بدون اینکه " مار" ی در کار باشد

مزه ی "زهرمار" را میچشم!

وقتی نیستی...

 

 

دلتنگی عین یه جای شکستگی روی عینک آدمه

هر جا نگاه می کنی می بینیش

 

 

 

 

 

باران که می بارد دلم برایت تنگ تر می شود

راه می افتم

بدون چتر

من بغض میکنم ، آسمان گریه...

 

 

چقدر سخت است كه ببيني غريبه ها بهتر از آن"يك نفر" احساست را ميفهمند...

 

 

من خوبـــــــم..!عاشق نیستم..فقط گااهـــی حرف تو که میشه دلم تنگــــ میشه..این که عــــشق نیست...هســــــــت...؟؟

 

 

 

 

 

 

دیـــــــــــــــــــــر آمـدی...

کمـــــــــــــــــــــــی تغییـــــــر کرده ام!

بــــــــرای شناخـتـنـم

عکـســــــــــم را

مچـالـــــــــــه کن...!!!

 

 

حســــرت ، یعنی خواستن تـــــــو كه داشتن نمی شود

هیـــچوقـــــــــت...!!!

 

 

 

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: